متن نوحه های حاج حسین سعادتمند

ساخت وبلاگ

متن نوحه های حاج حسین سعادتمند


ساقی وسردار ندارد حسین

بی تو علمدار ندارد حسین

سیل لب تشنگان بی قرار عمو

دیدار بارانی است از انتظار عمو

بانک ادرک اخا زنینوا می آید

بی برادر حسین سوی نوا می آید

کودکان تشنه اند  تشنه دیدار تو

افتخار حسین  دیدار خونبار تو

بگو به دشمن که دست بردار

علم فتاده زدست سردار

 

 

هست حسین جلوه حق باورش

گشت علی اصغر او اکبرش

در عزای حسین  بغض عالم شکست

بر رخ کربلا گرد ماتم نشست

انقلاب حسین پیان آزادی بود

محو ویرانی و نشان آبادی بود

جان و سر دادنش به راه جانان باشد

گرچه صدپاره تن زسم اسبان باشد

فتاده در خون  عزیز زهرا

سرش به نیزه تنش به صحرا 

ساقی وسردار ....

 

جان جهان باد نثار حسین

عقل فرو مانده به کار حسین

شورآزادگی در خور نام اوست

عالمی غم زده بهر آلام اوست

غافلان مردمان که پای ظالم خیزند

خون پاک حسین به نام حسین می ریزند

سرفراز است اگر به نوک نی سر دارد

پرده از چهره رنگ و ریا بردارد

به کوفه زینب وقت اسارت

ز فتح خون او داده بشارت ...

ساقی و سردار ...

 

عازم بود به میدان , آرام جان زینب

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

عازم بود به میدان آرام جان زینب

بوسیدن کلویت راز نهان زینت

زینب نالان در قفای شاه خوبان است

آرام یابن الزهرا     مهلا مهلا مهلا

 

ای همسفر برادر, آرام جان خواهر

بگذار تا ببینم روی تو بار دیگر

خواهم بوسم من گلویت وقت هجرانت

آرام یابن الزهرا ,     مهلا مهلا مهلا

 

بنما به تن برادر این کهنه پیرهن را

طاقت نباشدم من ای نور چشم زهرا

عریان بینم جسم پاکت در بیابان است

آرام یابن الزهرا    مهلا مهلا مهلا

 

عطشان مرو به میدان ای نازنین برادر

رسم وفا ندانند این کوفیان کافر

دشمن مهمان را کشد با آنکه عطشان است

آرام یابن الزهرا  مهلا مهلا مهلا

 

 

 

صبر و قرار من 

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

 

صبر و قرار من بازآ برادر جان

بازآ که میمیرم می سوزم از هجران

می دانم می روی و داغ عزیزان داری

داغ عباس جوان ساقی عطشان داری

می دانم می روی شور خدایی بر سر

رسم آزادگی و منطق قرآن داری

روی چو این سفر حسین 

زخون کنی گذر حسین

برای آخرین وداع به من نما نظر حسین

صبرو قرار من ...

 

وقت جدایی شد  تنها پناه من

ازرفتنت سوزد   عالم زآه من

آتش تشنگی و داغ و غم تنهایی

بوی عشق است و عجب بزم وصفایی داری

می دانم میروی و با سر تو همسفرم

سر به محمل زنم و از تو کنم دلداری

درد من و دوای من

همره با وفای من

بی تو چگون سر کند این دل مبتلای من

صبر و قرار من  ...

 

بریاری جانان مردانه جان دادی

افتاده ای در خون درراه آزادی

می دانی می روم و راه تو را می پویم

گرد غم از رخ تو وقت سفر می شویم

کاخ بیداد و ستم یکسره ویران سازم

همه جا از تو از غربت تو می گویم

غریب نینوا حسین

شهید سرجدا حسین

تیغ جفا به حنجرت گشته چه آشنا حسین

صبر و قرار من ...

ادامه مطلب
لینک گروه 18+ در تلگرام...
ما را در سایت لینک گروه 18+ در تلگرام دنبال می کنید

برچسب : سعادتمند, نویسنده : 4niloofareabic بازدید : 4939 تاريخ : يکشنبه 16 مهر 1396 ساعت: 16:30